-
يكشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۷، ۰۵:۲۵ ب.ظ
-
۱۳۳
سری جدید آهنگ های نوروزی تازه به دستش رسیده بودوپشت میزکارش درحال انتقال آهنگ هابه پوشه مخصوص خودش بودکه درب مغازه بازشد ودخترجوانی باپوششی که جلب توجه میکردوارد شد،نفس نفس میزدوچشمانش به سرعت حرکت میکردوازداخل مغازه بیرون رانگاه میکرد،معلوم بودازچیزی گریزان بود،دستانش بی اختیارروی هم می رفت،جوان پرسید:ببخشیدخانوم میتونم کمکتون کنم؟مشکلی پیش اومده؟
دخترک سرجایش ایستاده بودبه سرعت روبه پسرکردوباصدای لرزان وسراسر اضطراب پاسخ داد:
برای مشاهده بقیه به ادامه مطلب مراجعه کنید...